Tuesday, December 20, 2011

سمی ترین گیاه بعنوان دکور

استفاده از سمی ترین گیاه بعنوان دکور در ادارات و منازل
گیاه بسیار خطرناک "دیفن باخیا" که اکثر جا هادر منازل و دفاتر نگهداری می شود بسیار سمی بوده و می تواند به مرگ افراد بویژه کودکان منجر شود.
 
به گزارش آخرین نیوز، در صورتی که قطعه ای از برگ آن خورده شود انسان را می کشد - دست زدن به برخی از انواع آن بعد از تماس با چشم انسان را کور می کند.
 
این گیاه مانند برگ انجیری بسیار سمی است و باید از دسترس نوزادان و کودکان نوپا که احتمال می دهید برگ های آن را به دهان بگذارند، دور نگهداشته شود در صورت بلعیده شدن، به دهان و زبان آسیب می رساند و شخص قادر به تکلم نیست.
 
نام فارسی اصیل این گل ، دیفن باخیا است که اشاره به سمی بودن برگ آن دارد. گیاهی است برگ زینتی. زادگاهش برزیل است. ساقه‌ها نرم و آبکی و نقش و رنگ برگها سبز رنگ بوده و آراسته به لکه‌های سفید کرمی و زرد کمرنگ است که از دو طرف برگ دیده می‌شوند. ساقه‌ها غالبا بدون انشعاب و برگهای انتهایی همیشه در حال رشد و فعالیت می‌باشند و برگهای پایینی به تدریج ریزند و ساقه حالت سخت به خود می‌گیرد. نسبت به عدم تهویه هوای اتاق و آبیاری بیش از اندازه حساس است.
دیفنباخیا (به انگلیسی: Dieffenbachia) گیاهی از خانوادهٔ گل‌شیپوریان (آراسه) است. این گیاه بومی آمریکای استوایی است. ساقه‌های ساده آن سرتاسر پوشیده از برگ‌های غلافی رنگارنگ وخالدار است.
برگ‌های این گیاه سمی است و چنانچه خورده شوند باعث مسمومیت و مرگ می‌گردند.
 

Saturday, December 3, 2011

خوشبختي‏

 خوشبختي چيه؟!
 
 قانون هاي ذهني مي گن خوشبختي يعني رضايت.مهم نيست ...چي داشته باشي يا چقدر، مهم اينه كه از هموني كه داري راضي هستي يا نه؟!چون يه وقتهايي آدم خيلي چيزها داره اما باز هم احساس خوشبختي نداره! و بر عكسش...پس يه قانون وجود داره، كه مي گه:
 
 
 ميزان خوشبختي = ميزان رضايت
 
 حالا اين سوال مهم پيش مي ياد كه چه طوري ميشه در كل زندگي احساس رضايت كرد؟
 
 زندگي مجموعه اي از لحظه هاست! چون پشت اين لحظه، لحظه ي بعديه و پشت اون لحظه ي بعدي و بعدي و ...پس، اگه مي خواي در كليت بزرگ زندگي راضي باشي اول بايد تمرين كني تا در لحظه راضي باشي.استاد مي گفت:
 
 
 "اگه كسي تصميم بگيره فقط توي لحظه ي اكنون راضي باشه، بعد ، به لحظه ي بعدي ، كه رسيد، باز در لحظه ي اكنون راضي باشه و بعد به لحظه ي بعدي كه رسيد باز ..... مي‌دوني چي مي شه؟
 
 اون فقط براي راضي و شاد بودن در يك لحظه تلاش كرده، اما يك دفعه مي‌بينه پنج ساله كه راضي و خشنوده! اگه كسي از لحظه ي اكنونش نا راضي باشه، بعد، از لحظه ي بعد هم نا راضي باشه ، بعد... يكهو به خودش مي ياد و مي بينه پنجاه سالشه و همه ي اين پنجاه سال رو نا راضي بوده! "
 
 
 به همين دليل دانشمندان ذهني به لحظه ي اكنون مي گن: لحظه ي ابدي اكنون.
 
 
 شرط رضايت اينه كه در لحظه ي ابدي اكنون راضي و شاد باشي
 
 اصلا" مهم نيست داري در لحظه ي اكنون چي كار مي‌كني، فقط تصميم بگير مراقبه كني كه از هر كاري كه داري در لحظه انجام ميدي احساس رضايت و شادي كني. به اين كار مي‌گن مراقبه ي لحظه ي ابدي اكنون. اين كار، اتفاقا" بر خلاف تصور، كار خيلي راحتي نيست. دانشمندان ذهني معتقدند در هر عمل و كاري كه انجام ميشه يه مقداري انرژي نهفته است و ما فقط در صورتي كه روي اون كار مراقبه داشته باشيم ميتونيم اون انرژي رو دريافت كنيم.
 
 ببينين، مثلا" من از صبح شروع مي كنم. از خواب بيدار مي شيم، مي‌ريم مسواك مي زنيم و در همون حال به صد تا چيز فكر مي‌كنيم غير از مسواك زدن. بعد مي‌ريم صبحونه مي‌خوريم در حالي كه فكرمون هزار جاي ديگه است غير از صبحانه خوردن. بعد... در واقع هر كاري كه داريم انجام مي ديم به همه چيز فكر مي كنيم غير از همون كار. اين باعث مي شه انرژي پنهان كارها رو دريافت كه نمي كنيم، هيچ! كلي هم انرژي ذخيره شده مان را الكي خرج مي كنيم!
 
 شايد از مراسم چاي در چين يا ژاپن شنيده باشين . اون در واقع يه جور مراقبه در لحظه ي ابدي اكنونه.
 
 
 تمرين هايي براي درك و لذت بردن در لحظه ي ابدي اكنون:
 
 تمرين 1 : براي خودتون يه استكان چاي بريزين.با دقت سعي كنيد فقط به كاري كه دارين مي كنين، فكر كنين. بعد در يه جاي آروم بنشينيد و با آرامش چاي رو ميل كنيد. به اين فكر كنيد كه با هر جرعه ي چاي، همه ي انرژي موجود در آن را دريافت مي‌كنيد و لذت مي‌بريد. به لحظه لحظه ي خوردن چاي دقت كنيد. (اگه فكر ديگه‌اي اومد توي ذهنتون، خودتون رو شماتت نكنيد. فقط آروم سعي كنيد دوباره به خوردن چاي برگرديد.) بعد از اتمام، حتما" در دفتر مراقبه از خودتون تشكر كنيد.
 
 
 تمرين 2: مراقبه كنيد در زمان مسواك زدن فقط به مسواك زدنتون فكر كنين. سعي كنيد از اين كار لذت ببريد.
 
 
 تمرين 3: مراقبه كنيد زمان خوردن غذا فقط به خوردن غذا فكر كنيد. مجسم كنيد با هر لقمه، انرژي موجود در غذا به همه ي سلول هاي بدنتون ميرسه.از هر لقمه ي اون لذت ببريد.
 
 
 نكته: غذايي كه با مراقبه خورده ميشه هرگز باعث چاقي هاي موضعي نميشه. (در واقع وقتي ما غذا مي خوريم در حالي كه به صد چيز غير از خوردن غذا فكر مي كنيم، باعث انباشته شدن اون در جاهاي نامناسب مي شيم. بر عكسش هم صادقه. يعني كساني كه هر چيزي كه مي خورن، چاق نمي شن، اگه روي غذا خوردن آگاهانه، مراقبه كنن، همه ي انرژي موجود در غذا رو دريافت مي كنن. حتي مي‌تونين مجسم كنين كه دوست دارين غذا در چه قسمتي از بدن شما باعث چاقي بشه! وقتي دارين غذا مي خورين توي دلتون با لقمه هاتون حرف بزنيد! از لقمه ي نون و پنير صبحتون بخواهيد كه همه ي نيروش رو به شما انتقال بده. (نخندين! جدي مي گم! اين يكي از مراقبه هاي هندوهاست!)
 
 
 تمرين 4:اين تمرين براي سيگاري هاست. اگه روي كشيدن هر سيگار مراقبه كنيد، خيلي زودتر ارضا مي شيد و به تدريج تعداد سيگارهاتون كم و كمتر مي شه.
 
 
 به تدريج خودتون رو عادت بديد كه هر كاري كه دارين انجام مي دين، فقط به اون فكر كنيد و تصور كنيد با اين كار همه ي انرژي نهفته در اون كار رو دارين دريافت مي كنين. خيلي سخته، اما شدنيه! شايد باورتون نشه اما به تدريج حتي از كارهايي كه دوست نداشتيد، به شدت لذت مي بريد. اين قانون رو به ياد بسپرين: بر هر چيز كه تمركز كنيم، انرژي اون رو دريافت مي كنيم. (در بعضي از مكاتب هندي حتي بر گريه كردن و اندوه هم مراقبه مي كنند و معتقدند از اون هم ميشه انرژي دريافت كرد اما چون اين بحث ديگه ايه و بايد فرق بين ايجاد ماند با دريافت انرژي از اندوه رو بدونيم خواهش مي كنم فعلا" در اين مورد اقدامي نكنيد!)
 
 يك حكايت:
 خوب مي خوام يه حكايت از يه گورو ي ( استاد بزرگ) هندي بگم كه توي يه كتاب خوندم. اون با مريدانش دسته جمعي با هم، در جايي بيرون شهر، زندگي مي كردند. همه ي مريد هاي اون موظف بودند سالها پيش اون زندگي كنند و آموزش ببينند. يك روز يه نفر به اون استاد مراجعه مي كنه و مي گه شما چه طوري به اين قدرت رسيدين كه مي تونين با نگاه ديگران رو شفا بدين؟ وقتي من مريد شما بشم، در طي اين همه سال كه بايد پيش شما بمونم، چه تمرين هايي انجام ميديم؟ در طول روز چه كار مي كنيم؟
 
 استاد مي گه: ما صبح ورزش مي كنيم. بعد صبحانه مي خوريم. بعدكار مي كنيم تا ناهار. بعد ناهار مي خوريم. كمي استراحت مي كنيم ، باز كار مي كنيم و شب مي خوابيم!
 
 اون شاگرد عصباني ميشه و ميگه امكان نداره! ما همه ي اين كارها رو انجام مي‌ديم اما قدرت شما رو نداريم. استاد مي گه: هرگز شما مثل ما اين كارها رو انجام نميديد. شما صبحانه مي خوريد، كار مي كنيد، تفريح مي كنيد، در حالي كه به چيز ديگه اي دارين فكر مي كنين، اما ما وقتي صبحانه مي خوريم فقط به خوردن اون فكر مي كنيم! وقتي كار مي‌كنيم فقط به اون كار فكر مي كنيم. وقتي.....
 
 بنابراين شما هيچ انرژي اي دريافت نمي كنيد! اما ما همه ي انرژي هاي موجود در طبيعت رو دريافت مي كنيم و با بخشيدن فقط مقداري از اون به بيمارها، باعث شفاي اون ها ميشيم!
 
 خوب و حالا تمرين آخر:
 
 يك بار ديگه اين پست رو بخون و تصميم بگير همه ي انرژي موجود در كلمات اون رو دريافت كني. لبخند بر لب داشته باش. حالا آماده باش تا در لحظه ي ابدي اكنون، شاد و راضي باشي. از همين حالا شروع كن! چون امروز اولين روز از روز هاي باقيمانده ي عمر توست!

Thursday, December 1, 2011

په نه په جدید

مامور بنده خدا آمده دم در سوالهایی میکنه که جواب همشون میتونست یه «پ نه پ» توپ باشه. نمونه ای از سوالهایی که ازم پرسید رو براتون مینویسم که ببینید حق با من بود یا نه. بعد ببینید
من چه حرصی خوردم که نمیتونستم این «پ نه پ»ها رو بهش بگم و مجبور بودم جوابهای احمقانه به سوالهای احمقانه بدم. موقعیت خونه ام رو میگم که بتونین تصور کنین. طبقه پنجم یک برج ۱۵ طبقه.
مامور سرشماری: منزل شما به آب لوله کشی مجهز هست؟

من: «پ نه پ»، چاه داریم توی زیرزمین با دلو آب میکشیم میاریم بالا.

مامور سرشماری: این که توی قسمت فرزند نوشتین دخترتونه؟

من: «پ نه پ»، دختر همسایمونه، من چون عقده بابا بودن دارم، روزا میاد اینجا من ادای باباشو در میارم.

مامور سرشماری: آیا شما شهرنشین هستین؟

من: «پ نه پ»، اینجا برره ست، ما تابلوش رو عوض کردیم گذاشتیم الهیه.

مامور سرشماری: سرویس بهداشتی داخل منزل هست؟

من: «پ نه پ» هر کی هرجا دلش خواست خودش رو ول میکنه

مامور سرشماری: پنجره نورگیر داخل منزل هست؟

من: «پ نه پ»، تمامش رو گل گرفتیم که خودمون رو آماده کنیم واسه خواب زمستانی

مامور سرشماری: سند منزلتون مسکونیه؟

من: «پ نه پ» تجاریه، منتها ما چون بعضی از اعضای نداشته مان خل هستش، ازش مسکونی استفاده میکنیم.

مامور سرشماری: آیا منزل شما مجهز به سیستم سرمایشی، گرمایشی هست؟

من: «پ نه پ»، هم دیگر رو موقع گرما فوت میکنیم موقع سرما ها میکنیم

مامور سرشماری: منزل شما اتاق خواب دارد؟

من: «پ نه پ» ما از اونجایی که مرتاضیم، شبا روی نرده تراس میخوابیم.

مامور سرشماری: برای روشنایی منزلتان از نیروی برق استفاده میکنید؟

من: «پ نه پ»، دوتا مشعلدار استخدام کردیم، شبا میان خونمون رو روشنایی میبخشن

slm khale kho00o0o0o0o0ofi che khabar maro nemibini khoshi
shenakhtim dge kimiaaaaaaaam
omidvaram harja ke hasti shado sarehal bashid
slm bereso0o0o0on to all
i love u
bye ta hi.
به بابام گفتم سوئیچ ماشینو بده …… گفت : می خوای بری جایی؟ … گفتم : بله پدر عزیزم
(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد فرزند صالح)


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟میگم…اگه شما صلاح بدونین
ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد احترام به بزرگتر


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟ گفتم بله اومدیم خون بدیم. شما هم بفرمایید بساط لودگی تون رو جای دیگه پهن کنید. یارو همون جا به گریه افتاد و ابراز پشیمونی کرد.
ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ – واحد نهی از منکر


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟میگم نون باشه بقیش مهم نیس


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


از اتاقم اومدم بیرون ،در دستشویی رو باز کردم .مامانم میگه داری میری دستشویی؟میگم نرم؟؟؟


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟ بچه هه به اذن خداوند میگه پَ نَ پَ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم
(واحد نفوذی پ نه پ)


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


رفتم سوپری گفتم یک نوشابه زرد بدید
فروشنده گفت: منظورتون نوشابه پرتقالی که نارنجی رنگه؟
گفتم: بله، منظورم همون بود. ببخشید
ستاد مبارزه با فتنه پـ نـ پـ واحد فرهنگ‌سازی به جای حاضر جوابی


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ




رفتم دستتشویی هی دارم در میزنم! میگه هاااان، دستشویی داری؟ پـَـــ نــه پـَـــ خواستم بگم آخریم مهلت ثبت نام جشنواره حساب های قرض الحسنه بانک صادراته، جا نمونی! طرف اومد بیرون گفت خاک بر سرتون کنن که فقط بلدین از این چرت و پرتا بگین
(کمیته مبارزه با فتنه پـَـــ نــه پـَـــ , ستاد سیار مستقر در توالت عمومی)


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


رفتم ساندویچی، میگم آقا یه هات داگ با سس مخصوص بدین. میگه میل می کنید؟ میگم: بله، دستتون درد نکنه
(گشت مبارزه با فتنه پـَ نه پـَ ، واحد سیار غذاخوری ها و رستوران ها)


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


میخوام مسواک بزنم 
مامانم می پرسه میخوای مسواک بزنی؟؟
میگم بله مامان جون..
میگه خمیر دندونم روش میزنی؟؟
میگم بله مامان جان..
میگه خاک تو سرت این همه موقعیت پ ن پ درست کردم واست استفاده نکردی
منم گفتم پ ن پ خز شده مامان جون


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ




ماه رمضونی ۶ صبح رفتم تهران، ۹ شب برگشتم خونه خسته و کوفته میپرسم مامان شام چی داریم؟
میگه گشنته ؟ چند ثانیه سکوت میکنم، چشامو میبندم و یه نفس عمیق میکشم . آروم و با طمانینه میگم : بله گشنمه
(ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ – واحد کظم غیظ )


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم،یه زانتیا اومد گفت داری لایی بازی میکنی؟؟؟ گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربی میرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل
(ستاد مبارزه با پ نه پ واحد اتوبان)


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


زنگ زدم به رفیقم میگم چی‌ شده چند روزیه پیدات نیست؟میگه پدر بزرگم فوت کرده.گفتم تسلیت میگم خدا بیامرزتش،به مرگ طبیعی مردن؟میگه نه سزارینش کردیم!
(کمیته مبارزه با فتنه پـَـــ نــه پـَـــ , ستاد سزارین )


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


یارو میره اداره پلیس میگه: آقا من آدم کشتم پلیسه میگه یعنی قاتلی؟ اونم با اعتماد به نفس میگه بله!...
( ستاد مبارزه با پـَـــ نــه پـَـــ واحد جلوگیری از قتل و عذاب وجدان)


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


واسه دوس دخترم گل خریدم بردم دادم بهش میگه گله ؟ میگم تا نظر کمک داور چی باشه!
(ستاد مبارزه با فتنه ی پ نه پ واحد گل شناسی)


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


به پرسپولیسیه میگن گٔل دومم خوردین ؟ میگه بله خوردیم ، میگن بد خوردین ؟ میگه بله بد خوردیم
(ستاد مبارزه با فتنه ی پ نه پ واحد داربی)


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ
- بله.
+ میخواهید بروید شکار آهو؟
- بله.
+ تفنگ هم میخواهید؟
- بله.
+ بمیری. برو گمشو.


( نبرد با پَ نَ پَ - مبارزات تاریخی )


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ
جنتی: وای نمی دونی لحظه ای که بیگ بنگ اتفاق افتاد چقدر باشکوه بود
دایناسور: دهنتو! تو ازون موقع بودی؟
جنتی: بله :]


[ ستاد مبارزه با فتنۀ پـَـَـ نــه پـَـَــــ - واحد جنتی و دایناسورها ]


ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ


بغض دارم
+یعنی می خوای گریه کنی؟
- آره
+یعنی ناراحتی؟
- آره
+یعنی می خوای بغلت کنم؟
- آره
+ نوازشت هم بکنم؟
- بله لطفن

[ ستاد مبارزه با فتنۀ پـَـَـ نــه پـَـَــــ - واحد آموزش چگونگی رفتار دوس پسرها در زمان مواجه با پی ام اس ]



Friday, October 21, 2011

Three apples change the world

Three apples change the world

Tuesday, October 18, 2011

Tehran Live Traffic (وضعیت آنلاین ترافیک تهران)

Tehran Live Traffic
www. tehrantraffic. com/ trafficmap/ map. asp
وضعیت ترافیک تهران آنلاین

Tuesday, September 13, 2011

فناوري جديد از موتوركاوش گوگل

فناوري جديد از موتوركاوش گوگل

       همواره موتورهای جستجو بر اساس متن تایپ شده توسط کاربر، به جستجوی تصاویر میپرداخته اند. از دو روز پیش اما موتور جستجوگر گوگل قابلیت جدید و شگفت انگیزی را ارائه کرده است که کاربر را قادر میسازد تا به شکل معکوس به جستجوی تصاویر بپردازد. یعنی به جای تایپ کردن، میتوان از یک عکس برای شروع جستجو استفاده کرد. گوگل حالا به کاربر اجازه میدهد که تصویری را آپلود کند و ببیند آن تصویر در چه سایتهایی وجود دارد یا اساسا آن عکس مربوط به چه شخص، محل، چیز (شیئی یا حیوان) یا اثر هنری است! با این قابلیت جدید کاربر میتواند به سرنخ هایی در مورد عکسی که
در اختیار دارد پرداخته و اطلاعات بیشتری را در مورد آن عکس بدست آورد. همچنین این قابلیت جدید امکان یافتن منبـــع
اصلی تصاویر ویرایش شده یا بریده شده را در نت فراهم می آورد.
www.google.com/insidesearch/searchbyimage.html

Sunday, September 11, 2011

حمله مرد در میانه (mitm)

در رمزنگاری ، مرد در وسط حمله (اغلب به صورت مختصر MITM) ، تیپ حمله سطل ، و یا گاهی اوقات ادم حمله ، به صورت استراق سمع فعال است که در آن مهاجم می سازد اتصالات مستقل با قربانیان و رله پیام بین آنها ، آنها بر این باورند که آنها در حال صحبت کردن به طور مستقیم به یکدیگر را روی یک اتصال خصوصی ، زمانی که در واقع کل گفتگو است که مهاجم کنترل. مهاجم باید قادر به رهگیری تمام پیامهای بین دو قربانی و تزریق های جدید ، سر راست است که در شرایط مختلف (برای مثال ، یک مهاجم در محدوده دریافت و Wi - Fi نقطه تکه تکه کردن دسترسی بی سیم ، می تواند خود را به عنوان یک مرد وارد در ، وسط).
مرد در حمله و میانی می تواند موفق تنها زمانی که مهاجم می تواند در هر نقطه پایانی به رضایت رابجای دیگری جا زدن دیگر آن است که حمله به احراز هویت متقابل. اکثر پروتکل های رمزنگاری ، شامل برخی به صورت احراز هویت نقطه پایانی به طور خاص برای جلوگیری از حملات MITM ، است. به عنوان مثال ، اعتبار میبخشد ؛ SSL سرور با استفاده از اعتماد متقابل اقتدار صدور گواهینامه است.
مطالب [پنهان کردن]
1 نیاز به انتقال اضافی بیش از یک کانال امن
2 مثالی از یک حمله
3 دفاع در برابر حمله
4 تجزیه و تحلیل پزشکی قانونی حمله MITM
5 کوانتومی رمزنگاری
6 علاوه بر رمزنگاری
7 پیاده سازی
8 ملاحظه کنید همچنین
9 پیوند به بیرون
10 پیوند به بیرون
[ویرایش] نیاز برای انتقال اضافی بیش از یک کانال امن

با جز در هم بافتن پروتکل ، تمام سیستم های رمز نگاری است که در برابر حمله MITM های امن هستند نیاز به تبادل اضافی و یا انتقال اطلاعات بیش از برخی از نوع کانال امن است. بسیاری از روش های کلیدی توافق شده اند ، توسعه یافته با نیازمندی های امنیتی مختلف برای کانال امن است.
[ویرایش] نمونه ای از حمله



تصویر انسان در حمله متوسط.
فرض کنید آلیس آرزوهای خود را به برقراری ارتباط با باب. در همین حال ، مالوری آرزوهای خود را به رهگیری گفتگو به استراق سمع و احتمالا پیام نادرست به باب است.
اول ، آلیس می پرسد باب کلید عمومی او است. اگر باب کلید عمومی خود را می فرستد به آلیس ، اما مالوری قادر به رهگیری آن است ، انسان در حمله و میانی می تواند آغاز خواهد شد. مالوری می فرستد یک پیام جعلی به آلیس است که ادعا می کند از باب شود ، اما به جای آن شامل کلید عمومی مالوری است.
آلیس ، باور این کلید عمومی باب ، کدگذاری پیام را با کلید مالوری و می فرستد پیام enciphered بازگشت به باب است. مالوری دوباره ره گیری ، deciphers پیام با استفاده از کلید خصوصی خود را ، احتمالا آن تغییر اگر او می خواهد ، و enciphers دوباره آن را با استفاده از کلید عمومی باب اصل به آلیس فرستاد. هنگامی که باب دریافت پیام تازه enciphered است ، او بر این باور است که از آلیس آمد.
1. ارسال یک پیام آلیس به باب است که توسط مالوری ره :
آلیس "سلام باب ، آن را آلیس کلیدی خود را به من بده" --> باب مالوری
2. رله مالوری این پیام را به باب باب نمی تواند بگوید که آن را از آلیس واقعا :
> باب -- آلیس مالوری "سلام باب ، آن را آلیس کلیدی خود را به من بدهید"
3. باب پاسخ با کلید رمزنگاری خود را :
آلیس مالوری <-- [Bob's_key] باب
4. مالوری جایگزین کلید باب با خود ، و رله این به آلیس ، این ادعا که آن کلید باب :
آلیس <-- [Mallory's_key] مالوری باب
5. آلیس کدگذاری پیام با آنچه او معتقد است که به کلید باب تفکر که تنها باب می تواند آن را بخواند :
آلیس "من ملاقات در ایستگاه اتوبوس!" [رمزگذاری شده با کلید مالوری] --> مالوری باب
6. با این حال ، به دلیل آن در واقع با کلید مالوری رمزگذاری ، مالوری می تواند آن را رمزگشایی کرد ، آن را بخوانید ، آن را تغییر دهید (در صورت دلخواه) ، دوباره رمزگذاری با کلید باب ، و رو به جلو آن را به باب :
آلیس مالوری "به من دیدار در ون پنجره در خیابان 22!" [رمزگذاری شده با کلید باب] --> باب
7. باب فکر می کند که این پیام یک ارتباط امن از آلیس است.
این مثال نشان می دهد که نیاز به آلیس و باب به برخی از راه برای اطمینان حاصل شود که آنها واقعا با استفاده از کلید های عمومی دیگر ، به جای کلید عمومی از یک مهاجم است. در غیر این صورت ، چنین حملاتی به طور کلی ممکن است ، در اصل ، در مقابل هر پیام با استفاده از تکنولوژی کلید عمومی است. خوشبختانه ، انواع تکنیک که کمک به دفاع در برابر حملات MITM وجود دارد.
[ویرایش] دفاع در برابر حمله


در این بخش از هیچ منبع و مأخذی نام برده نشدهاست. لطفا کمک به بهبود این بخش را با اضافه کردن استناد به منابع معتبر. دارای منبع مواد ممکن است به چالش کشیده شده و حذف شده است. (دسامبر 2010)
های مختلف دفاعی در برابر حملات MITM استفاده از تکنیک های احراز هویت که بر این اساس است :
کلید عمومی زیرساخت
قوی تأیید هویت متقابل از جمله :
کلید های مخفی (که معمولا اسرار اطلاعات آنتروپی بالا ، و در نتیجه امن تر) ، یا
کلمه عبور دارد (که معمولا اسرار اطلاعات کم آنتروپی ، و به این ترتیب امنیت کمتری)
معاینه زمان تاخیر ، از جمله با محاسبات طولانی رمزنگاری تابع هش که به ده ثانیه منجر ، اگر هر دو طرف 20 ثانیه طول می کشد به طور معمول ، و محاسبه 60 ثانیه طول می کشد برای رسیدن به هر یک از طرفین ، این می تواند یک شخص ثالث را نشان دهد
دوم (امن) تایید کانال
پد یک بار به حمله MITM ایمنی هستند ، با فرض امنیت و اعتماد پد یک زمان است.
تأیید حمل و جلو
تست است که بر روی حذف گواهی به خطر بیافتد از صدور مقامات روی کامپیوتر های واقعی و به خطر بیافتد گواهی انجام می شوند قبل از حذف برای تجزیه و تحلیل به منطقه گودال ماسهبازی صادر
یکپارچگی کلید عمومی به طور کلی باید در برخی از روش مطمئن است ، اما نیاز می شود مخفی است. کلمات عبور و کلید مخفی مشترک نیاز به پنهان کاری اضافی است. کلید عمومی می تواند توسط سازمان گواهی تایید ، کلید عمومی که از طریق یک کانال امن (برای مثال ، با یک مرورگر وب و یا نصب سیستم عامل) توزیع شده است. کلید عمومی نیز می تواند توسط یک وب سایت از اعتماد که توزیع کلید عمومی از طریق یک کانال امن (برای مثال با جلسات چهره به چهره) تایید شد.
توافق پروتکل کلیدی برای طبقه بندی از پروتکل های که با استفاده از اشکال مختلف از کلید و کلمه عبور برای جلوگیری از حملات انسان متوسط ​​است.
[ویرایش] تجزیه و تحلیل پزشکی قانونی حملات MITM

اسیر ترافیک شبکه را از آنچه که مشکوک به حمله MITM را تجزیه و تحلیل را می توان به منظور تعیین اگر واقعا حمله MITM یا نه. شواهد مهم برای تجزیه و تحلیل در هنگام انجام پزشکی قانونی شبکه ای از حمله مشکوک به MITM SSL عبارتند از : [1]
آدرس IP سرور
نام دی ان اس سرور
گواهی نامه X.509 سرور
آیا خود گواهی امضا کرد؟
گواهی امضا شده توسط یک CA مورد اعتماد است؟
گواهی لغو شده است؟
آیا گواهینامه تغییر یافته است به تازگی؟
آیا مشتریان دیگر ، در جای دیگر در اینترنت ، همچنین گواهینامه دریافت کنید؟
[ویرایش] رمزنگاری کوانتومی

پروتکل های رمزنگاری کوانتومی به طور معمول تأیید هویت بخشی یا همه ارتباطات کلاسیک خود را با طرح احراز هویت امن بدون قید و شرط (به عنوان مثال Wegman - کارتر احراز هویت).
[ویرایش] فراتر از رمزنگاری

MITM باید به عنوان یک مشکل عمومی ناشی از حضور احزاب میانی اقدام به عنوان پروکسی برای مشتریان در هر دو طرف دیده می شود. اگر آنها صالح و قابل اعتماد هستند ، همه به خوبی ممکن است اگر که آنها هم نیست ، هیچ چیز خواهد شد. چگونه می توان یکی از موارد را تشخیص میدهند؟ با اقدام به عنوان یک پروکسی و ظاهر شدن به عنوان مشتری مورد اعتماد خود قرار دهد تا به هر طرف ، مهاجم متوسط ​​می تواند انجام شرارت بسیار ، از جمله حملات مختلف علیه محرمانه و یا تمامیت داده ها از طریق آن منتقل.
مرد غیر رمزنگاری قابل توجه در متوسط ​​حمله توسط یک نسخه از شبکه های بی سیم روتر Belkin در سال 2003 مرتکب. دوره ، آن را بر روی یک اتصال HTTP که از طریق آن روت را انجام دهید : این ترافیک به مقصد منتقل شکست خواهد خورد ، اما جای خود را به عنوان سرور در نظر گرفته شده پاسخ. پاسخ آن فرستاده شده ، در جای از صفحه وب کاربر درخواست شده به حال ، تبلیغات برای یکی دیگر از محصولات Belkin بود. پس از اعتراض از کاربران از نظر فنی ، با سواد ، این ویژگی را از نسخه بعدی از سیستم عامل روتر برداشته شد. [2]
یکی دیگر از نمونه ای از مرد غیر رمزنگاری در متوسط ​​حمله "تورینگ پورنو مزرعه" است. برایان وارنر ، می گوید این حمله قابل تصور "است که اسپم ها می تواند استفاده از شکست CAPTCHAs. [3] دزد باشد مجموعه های یک وب سایت پورنوگرافی که در آن دسترسی مستلزم آن است که کاربر را حل CAPTCHAs در سوال. با این حال ، جف اتوود اشاره است که این حمله صرفا نظری است -- هیچ مدرکی دال بر سال 2006 که تا کنون ساخته شده بود هر دزد باشد مزرعه پورنو تورینگ [4] با این حال ، همانطور که در اکتبر منتشر شده ، 2007 داستان های خبری ، اسپم کرده اند در واقع ساخته شده است وجود دارد. بازی ویندوز که در آن نوع کاربران در CAPTCHAs به دست آورد از سرویس ایمیل تحت وب یاهو ، و با تصاویر پورنوگرافی پاداش [5] اجازه می دهد تا اسپم برای ایجاد حساب های پست الکترونیک به طور موقت آزاد که با آن برای ارسال هرزنامه است.
[ویرایش] پیاده سازی

dsniff -- ابزاری برای حمله MITM SSL و SSH
قابیل -- رابط کاربری گرافیکی ابزار ویندوز که می تواند حمله MITM انجام ، همراه با خرناس و مسمومیت ARP
Ettercap -- ابزاری برای حملات LAN مبتنی بر MITM
کارما -- ابزاری است که با استفاده از 802.11 حملات دوقلو شیطان را به انجام حملات MITM
AirJack -- ابزاری است که نشان می دهد 802.11 حملات مبتنی بر MITM
SSLStrip ابزاری برای حملات MITM مبتنی بر SSL.
SSLSniff ابزاری برای حملات MITM مبتنی بر SSL. نوشته اصلی به بهره برداری از نقص [6] در اینترنت اکسپلورر ساخته شده بود.
مالوری -- شفاف پروکسی TCP و UDP MiTMing. قابل گسترش به MiTM SSL ، SSH ، و بسیاری از پروتکل های دیگر.
wsniff -- ابزاری برای 802.11 HTTP / HTTPS حملات مبتنی بر MITM
کارت خوان اضافی و یک روش برای رهگیری پرس کلیدی بر روی دستگاه گوی خودکار
[ویرایش]

Friday, September 9, 2011

ترجمان جدید لغت نامه چارلز غلامسین

ترجمان جدید لغت نامه ی چارلز غلامسین

Savage Blog : ساوجبلاغ
Comfortable: بفرمایید سر میز
MacBook: کتابچهٔ راهنمای حجاج
His friends: دوستان هیز
Bertolucci: چپ چشمی که بربر نگاهت می‌کند
Burkina Faso: برو کنار وایسا
Parkinson: پسر سرایدار را گویند که در اتاقکی در پارکینگ زندگی‌ می‌کند
Velocity: شهری که مردم آن از هر موقعیتی برای ولو شدن استفاده می‌‌کنند
Categorize: نوعی غذای شمالی که با برنج کته و گوشت گراز طبخ می‌‌شود
The man who owns a locker: مرتیکه لاکردا
Acrobat reader: ژیمیناستی که موقع اجرا گه می‌‌زند
Refer: فرکردن مجدد مو
Good one: وانِ بزرگ و جادار
Sweetzerland: سرزمینی که مردمانش زیاد زر می‌‌زنند اما به دل‌ می‌‌نشیند
Accessible: عکس سیبیل
Very well: رها و آزادو افسارسرخود ، سرگشته و بی جا و مکان
Beta-dine: نسخهٔ آزمایشی‌ یک دین که برای مدتی‌ ترویج می‌‌شود و به مرور زمان تصحیح می‌‌گردد
Avatar: تلفیقی است از آواز ،ساز ایرانی بنام تار‌ و تصاویر سه بعدی که در پس زمینه پخش می‌‌شوند
Subsystem: صاحب دستگاه
Porno: مملو از چیزهای جدید
Macromedia: رسانه های عوام فریب
Good Luck: چه لاکِ قشنگی‌ زدی
Good Luck on your exams: به هنگام امتحانات لاکِ قشنگی زده بودی
Legendary: ادارهٔ محافظت از لجن و کثافات شهری
New York: نوشهر را گویند
Communication Board: کامیون چه زمانی‌ شن را برد ؟
Avocado: کادو از طرف خانم آوا
Quintuplet: این تاپاله کجاست؟
What the hell: !چه دانهٔ خوشبویی
Liverpool: استخری که در آن گروهی جیگر در حال شنا هستند
Categorize : نوعی غذای شمالی که با برنج و گوشت گراز طبخ می‌‌شود
Hairkul : آنکه روی شانه‌‌هایش مو دارد
Velocity : شهری که مردم آن از هر موقعیتی برای ولو شدن استفاده می‌‌کنند (شیراز(
Macintosh : مهین تاج
San Antonio : به ترکی‌ میشود شما آنتونیو هستید
Longtime : در حمام ، زمان پیچیدن لونگ را گویند
Long time no see : دارم لونگ می‌‌پیچم ، نگاه نکن
Cambridge : شهری که تعداد پلهایش اندک است
UNESCO : یونس کجاست؟
Finland : سرزمینی که مردمانش مشکل گرفتگی بینی‌ دارند
Damn You All : دم همتون گرم
Latino : لات بازی ممنوع
Godzilla : خدای استفاده کردن از مرورگر موزیلا
Windows detects an error: پنجردن داش گلی

Wednesday, September 7, 2011

pa na pa v4

لپ تاپ رو پامه دارم باهاش کار میکنم بابام اومده تو اتاقم میگه لپ تاپت روشنه ؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رو زمین داشت گریه میکرد گذاشتمش رو دلم آروم بگیره بعد بش میگم کاری داری باش مگه ؟ میگه پَـــ نَ پَـــــ صدا گریه اش تا تو اتاق من میومد اومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن
 
پارتی بودیم ... ملت اون وسط داشتن دستارو تکون میدادن و میرقصیدن ...
رفیقم میگه دارن میرقصن!؟
پَـــ نَ پَــــ اینجا گیر افتادن! دارن برای هلیکوپتر امداد دست تکون میدن تا نجاتشون بده
 
رفتیم واسه عروسی باغ اجاره کنیم ... یارو میگه جای امن میخای ؟
پَـــ نَ پَـــ یه باغ بده تجاوز خورش خوب باشه مهمونا روش حساب کردن !
 
چشام پر اشک، بغض تو گلوم
میگه میخوای گریه کنی ؟!
پَـــ نَ پَــــ میخوام ببینم با چشام میتونم بشاشـم ؟!
 
بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین ...
تازه میپرسه خورد به دستت؟
پَـــ نَ پَـــ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی
 
یارو با موتور زده بهم ....خوردم زمین سرم شکسته داره خون میاد اومده میگه سرت داره خون میاد؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ من خودنویسم جوهرم پس داده
 
تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید
دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره
 
به داداشم میگم سر رات داری میای یه لیوان ابم بیار بهم میگه تشنته میگم:پـَـَـ نَ پـَـَـــ من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم
 
رفتم مرغ فروشی به فروشنده میگم بال دارین، میگه بال مرغ؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپیما، چندتا کوچه پایین تر سقوط کردیم میخوام درستش کنم
 
دختره داره غرق میشه میگم دستتو بده به من میگه می خوای نجاتم بدی؟!
پَـــ نَ پـَـــ میخوام واست لاک بزنم!
 
دوستم پشت چراغ به ماشين بغلي گفت خانوم ميشه شمارتونو داشته باشم ؟
دختره شصتشو بلند کرد ،بعد رفيقم ميگه به نظرت بهم بيلاخ داد؟
گفتم پَـــ نَ پَــــ پيشنهادت خيلي قشنگ بود داره لايک ميکنه
 
زنگ زدم عکاسی نوبت بگیرم واسه عکس گرفتن ، دختره گوشی رو برداشته ، میگم ببخشید خانم امروز وقت خالی کی دارید ؟ میگه واسه عکس گرفتن ؟ پَـــ نَ پَـــ واسه اینکه با خونواده خدمت برسیم !!! بعد میخنده میگه 6 وقت داریم . بهش میگم قبل از 6 هم کسی نوبت داره ؟ میگه پَـــ نَ پَــــ امروز رو کلا واسه شوهر آیندم خالی کردم .
 
به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو ... میگه روشنش کنم ؟
پَـــ نَ پَــــ تو بزن دو ... من هُل میدم روشن شه ....
 
رفتیم کوه ... دارم چوب جمع میکنم ...
میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟
پَـــ نَ پَـــ پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت ...
 
مانتوش ۱۵ سانت بالای باسن مبارکشه، آرايششم که شبيه جن و پری شده ... حالا بماند که موهاش قرمزه !
ميگه به نظرت برم بيرون گشت ارشادم بهم گير ميده ؟!
پَـــ نـ پَـــ ميبرنت صدا و سيما تو برنامه‌ی زلال احکام به سوالات شرعی مردم پاسخ بدی
 
دارم به خواهر زادم دیکته میگم ... رسیده آخر خط میگه دایی برم سر خط ؟!
پَ نـــ پَ بقیشو رو فرش بنویس !
 
پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه اااا می خوای بکشیش؟! پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش !!
 
اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه...هم خونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته
 
دیشب با دوستم داشتیم حکم بازی میکردیم ... بی بی انداختم ...
میگه بی بی بازی کردی؟
پَـــ نَ پَـــ انداختم وسط یه شوهر خوب واسش گیر بیاریم
 

میگم دوست پسرم همش شک داره میخوام ازش جدا شم میپرسه به تو؟پـَـَـ نَ پـَـَــــ به نتیجه ی انتخابات ریاست جمهوری ٢سال پیش
 
گزارش گر صدا و سیما در حال تهیه گزارش از وضعت کار و اشتغال جوانان...
سلام شمااز وضعیت کاری جوانان راضی هستین؟؟
بله...
-خودتون کجا کار می‌کنید؟؟
...- تو گاوداری..!!!
- کارگر هستین؟؟؟
- پَـــ نَ پَـــ...گـاویم...لباس کارگر پوشیدیم میخوایم از بیمه بیکاری استفاده کنیم
 
 تو بیابون داد زدم خدا،صدامو میشنوی؟یه نور از آسمون اومد پایین گفت: پـَــــــــ نَ پَــــــــ نشستم با ابی چای مینوشم.
 
 
آقاهه 98 سالشه ، می گه : وصیت ناممو بنویسم ؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ بشین یه چشم انداز 20 ساله ی جامع بنویس برا آیندت ، قدر جوونیتم بدون
 
 
(منو داداشم دو قلوییم)در حال قدم زدن بودیم داداشم چند متر جلوتر از من راه میرفت یارو اول داداشمو دید اومد جلوتر منو دید, رنگش پرید برگشت گفت دو قلویید گفتم:پـَـــ نَ پـَـــ اجسام از آنچه در آينه مي بينيد به شما نزديك تر است
 
رفتم پمپ بنزین به یارو میگم ۴۰ تا بزن
میگه ۴۰ لیتر؟
پَـــ نَ پَــــ ۴۰ تا قاشق چای خوری
 
به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟ میگه از شوهرش؟؟؟؟؟ پَـــ نَ پَــــ چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد
 
 
از دل درد دارم میمیرمو جلوی دستشویی دارم پیچ و تاب میخورم .
بعد 2 ساعت یارو اومده بیرون میگه دستشویی داری ؟؟
میگم پَـــ نَ پَـــ دیدم فضای مناسب و دلبازیه اومدم موج مکزیکی تمرین میکنم.
 
ايستك خريدم ، در باز كن رو دادم به دوستم ، ميگه : با اين بازش كنم ؟!!!
ميگم پَــــ نَ پَــــ !!! روش راست كليك كن ! اوپن ويت رو بزن ! با اينترنت اكسپلور بازش كن !!
همچين نگام ميكنه ميگه : كاش وي پي ان داشتم ! چون اگه الكل داشته باشه فيلتره !!!
 
 
 به دوستم گفتم برو بالا نردبون چراغ و ببند گفت بچرخونمش؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ تو نگهشدار من نردبون و میچرخونم!
 

رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: اِ زنته؟ میگم: پـَ نَ پـَ، دختر همسایس اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه
 
داداشم ميخواد ببينه چند كيلوه ، ميگه برم رو ترازو ؟!
ميگم : پَـــ نَ پَـــ ، كليك راست كن رو خودت ، برو تو پروپرتيس ببين چند كيلويي !!!
تازه ميخنده ميگه : احمق جون اگه موسو رو خودم نگه دارم مينوسه چند مگم !!!
 
دوستم در یخچالو باز کرده,دیده هیچی توش نیس,میپرسه:واقعا خالیه!؟
میگم پَــ نَ پَـــ هیدنشون کردیم که غریبه ها نبیننشون !!
 
میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟
سرخ پوسته گفت پَـــ نَ پَـــ ژاپونه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم!
 
دارم رو تردمیل عینه خر میدووم یارو مبگه اینجوری میدویی لاغر کنی؟؟میگم پـَــ نَ پـَـــ دارم واسه نقش آفرینی تو سری جدید میگ میگ آماده میشم...!!
 
پایان نامم تموم شده زنگ زدم به استاد میگه میخوای دفاع کنی؟پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام حمله کنم
 
از دستشویی اومدم بیرون، همکارم منتظر وایستاده منو دیده میگه، تو بودی تو دستشویی؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ سه نفر دیگه هم هست، من اول شدم !
 
رفتم سر یخچال به مامانم میگم موز خریدی؟میگه پـَـَـ نَ پـَـَــــ خیاره تو زعفرون خوابوندم.
 
دوستم زنگ زده خونمون بهم میگه فردا میای دانشگاه جزوه هارو بیار.....مامانم میگه دوست دانشگاهیت بود؟....پَـ نَ پَـ دوست زمون جنگ بود تو عملیات والفجر 8 .....نقشه ی عملیات رو میخواست ببینه
 
نمونه...برای آزمایش بردم آزمایشگاه. دختره میگه:برای آزمایش آوردین!؟؟
میگم :پـَـَـ نَ پـَـَــــ آوردم شما غنی سازیش کنی ببرم واسه نیروگاه اتمی بوشهر
 
***
آنتی پـَـَـ نــ پـَـَــــ :
حموم بودم، مامانم می زنه به در می گم بـــله ؟ می گه حمومی ؟ می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اینجا لندنه، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوی.
میگه : در زدم بگم مهمونها اومدن دختراشون هم رفتن تو اتاقت داران با کامپیوترت کار میکنند ، لباس و حوله ات رو هم از پشت در برمیدارم که امشب رو لندن بمونی تا فهم درست جواب دادن رو یاد بگیری، آها یه چیز دیگه احتمالا آبگرمکن رو هم خاموش میکنم
 

Tuesday, September 6, 2011

نسخه جديد پ ن پ رسيد

دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!!!!
 
 
آب خونه قطع شده بود. بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد. می پرسه زنگ لوله هاست؟ پــــَ نه پــــــَ سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب پرتقال می فرسته..!
 
 
تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده میگه میخوای بند نافو ببری؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!!
 
 
با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم. دوستم میگه:شیرِ؟ میگم:پَــــ نَ پَــــ... گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!!!!
 
 
رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم , اومدم خودمو معرفی کنم!
 
 
 با دوستم رازِ بقا میدیدیم بهم میگه:شیرایِ نَر همشون صورتاشون مو داره !!!
گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ فقط اونائی که عضو پایگاه مقاومت بسیج جنگلن اینطورین
 
 
 
دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنـــا کنم ؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ بزار اهنگ تـایتـانیک بزارم آروم غرق شو..!
 
 
اومده تو اتاق ،قابِ عکسِ رو دیوار و دیده میگه : وای داداشتــــــــــــه؟؟؟
میگم: آره
میگه : عکسشـــــــــــــه؟؟؟
میگم پـــَــ نَ پـــَـــ خودشه ، گذاشتمش رو دیوار با دمپایی کوبیدم رو صورتش،چسبیده به دیوار!!!
 
 
داریم بازیه بارسا و رئالو نیگا میکنیم
دوستم پای تلویزیون خوابش برده بود
مسی که گل رو زد همه پریدن تو هوا و خوشحالی کردن
یه دفعه دوستم از خواب پریدو گفت چرا خوشحالین؟گل شد؟
گفتم پَــ نَ پَــــ ،خرمشهر آزاد شد
 
 
سگم رو بردم پیش دامپزشک، منشیش میگه سگتون مریضه؟میگم پـــَ نَ پـــَ خودم هاری گرفتم سگم گفت آشنا داره منو آورد اینجا معالجه کنه.

Thursday, August 18, 2011

پَـــــ نَ پَــــــ

 پَـــــ نَ پَــــــ
 
******************************************************************************
سر امتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مينويسم
مراقبه ديده ميگه تقلبه؟؟
.....ميگم پَــــ نَ پَــــ دعاي ابوحمزه ثماليه
******************************************************************************
رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بيارم،
مربيه ميگه: بچه رو ميبريدش؟
ميگم: پَــ نَ پَـــ همين جا ميخورمش
******************************************************************************
برنامه آشپزي تلوزيون:
خانم آشپز:حالا سينمونو ميزاريم گرم بشه
شجاعي مهر:منظورتون سينه مرغه؟
خانم اشپز:پ ن پ ميخوام سينه خودمو گرم کنم.
******************************************************************************
رفتم آزمايش ادرار.
يارو ميگه ادراره؟
ميگم:پـــ نه پـــــ سکنجبينِ برو کاهو بيار بزنيم توش بخوريم!
******************************************************************************
کمرم درد مي کنه يه پارچه بستم بهش.
داداشم ميگه کمرت درد مي کنه؟
پَ نه پَ مي خوام اداي داداش کايکو رو در بيارم.
******************************************************************************
داريم 10 نفري بازي شبکه اي ميکنيم
اومده ميگه جدي حال ميده؟
ميگم پَـ نَـ پَـ اسکوليم! عذاب داره اما ميخوايم تهذيب نفس کنيم
******************************************************************************
تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه،
يارو زده به شيشه ميگه آقا شما هم مي‌خواي گاز بزني‌؟
پَـــ نَ‌‌ پَـــ من مي‌خوام ليس بزنم...
******************************************************************************
رفتم بانک پول بگيرم
کارمنده ميگه پول رو ميبرين؟
گفتم پـَـَـ نَ پـَـَ ميخوام وايسم اينجا هر کس رقصيد بريزم رو سرش شاباش بدم....
******************************************************************************
رفيقم شمارمو مي خواست, گفتم: يادداشت کن 0932
گفت:تاليا داري؟
پَ نه پَ همراه اول شماره خالي نداشت بهم تو تاليا خط داد
******************************************************************************
رفتيم غار عليصدر. به رفيقم خفاش نشون دادم .
ميگه واي خفاشه!
پَــ نَ پَـــ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اينجا سکونت دارن فعلا!!!
******************************************************************************
با دوستم سه ساعت تو صف نونوايي وايساده بوديم صف 40 متري نوبتم شده
يارو ميگه نون مي خواي ؟
پَـــ نَ پَـــ تا الان قطار بازي مي کرديم واگن آخرم بوديم
******************************************************************************
تو خيابون موتوريه اومد کيفم رو قاپيد،
يارو ميپرسه دزد بود؟
ميگم پـَـَـ نَ پَــــ رفيقم بود اومده بود امانتيش رو پس بگيره، فقط خواست هيجانش بيشتر باشه
******************************************************************************
رفتم نوشابه بخرم به يارو ميگم اينکه تاريخش مال دو سال پيشه
ميگه : يعني فاسد شده ؟
ميگم پـَــــــــ نَ پَـــــــ مونده جا افتاده
******************************************************************************
دارم از گرما ميميرم ، خودمو مثله چي دارم باد ميزنم ،
بابام مياد ميگه چيه ؟ گرمته ؟؟؟؟
پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دارم حداکثر سرعت چرخش مچم رو امتحان ميکنم
******************************************************************************
تو دستشويي به خواهرم ميگم آفتابه رو ميدي؟
ميگه ميخواي خودتو بشوري؟
پ نه پ ميخوام آبش کنم بذارم تو يخچال
******************************************************************************
به يارو راننده ميگم..آقا اگه ميشه يكم سريعتر..الان هواپيما ميپره...
ميگه..بسلامتي مسافرين؟....
.پَــ نَ پَـــ...فندك هواپيما ديشب دستم جامونده....ميرم بدم به رانندش
******************************************************************************
رفتم بالاي برج ميخواستم خودمو بندازم پايين
يارو ميگه ميخواي خودکشي کني؟
ميگم پــــَ نه پــــــَ اومدم ببينم سرعت صفر تا صدم از اين بالا تا پايين چقدر ميشه، بجاي پروژه بدم دانشگاه
******************************************************************************
رفيقم ميگه اگه با گوشي برم تو اينترنت از شارژم کم ميشه؟
پَـــ نه پَـــ از ذخيره ارزي کشورهاي عضو اپک کم ميشه
******************************************************************************
رفتم سم بخرم واسه سوسك
يارو ميگه ميخواين سريع بميره؟!
پَـــ نَ پَـــ ميخوام شكنجش كنم ازش اعتراف بگيرم!!!
******************************************************************************
دم دستشويي عمومي واستادم تا نفر قبلي بياد بيرون ،
اومده بيرون ،ميبينه دارم پيچ و تاب ميخورم ميگه دستشويي داري؟؟
ميگم نه پس ، دارم با صداي موزيکي که نواختي تمرين رقص عربي ميکنم!
******************************************************************************
رفتيم رستوران ، ميگم 2تا جوجه لطفا ،
ميگه جوجه کباب؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ ازين جوجه رنگيا ، يه قرمز بدين يه سبز
******************************************************************************
به اپراتور اداره ميگم لطفا شماره فلاني رو برام بگير .
ميگه گرفتم وصل کنم؟
 ... پـَــ نَ پَـــ فوت کن , قطع کن
******************************************************************************
زنگ زدم 115،
ميگه آمبولانس ميخواين قربان؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ يه پليس 110 ميخوام, بقيش هم آدامس بدين!
******************************************************************************
به مامانم ميگم من ميرم کارواش،
ميگه ماشينم ميبري؟
ميگم پَـــ نَ پَــــ دارم ميرم اونجا دوش بگيرم
******************************************************************************
يارو اومده مي‌بينه همكارم توي اتاق نيست
باز مي‌پرسه خانم فلاني نيست؟
پَـــ نَ پَـــ هستن. افتادن پشت اون كمد. با خط‌كش بزن دربيا.
******************************************************************************
مگس کش دستمه.
مامانم ميگه ميخواي مگسا رو بکشي؟
ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ ميخوام رهبري ارکسترشون رو بکنم سمفوني بتهوون بزنن
******************************************************************************
حواسم نبود با صورت رفتم تو در
ميگه نديديش؟
ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ من داركوبم مي خوام با منقار يه سوراخ برا خودم باز كنم برم تو
******************************************************************************
رفتم دکتر ميگم:دو روزه بدنم خيلي درد ميکنه!
بعد از 10 دقيقه معاينه ميگه: ميخواي واست دارو بنويسم؟!
پـَـَـ نَ پـَـَــــ ميخواي واسم دعا کن تا خوب بشم!!!!
******************************************************************************
زنگ زدم ميگم مامان بيا منو گرفتن...
ميگه خاک تو سرم, گشت ارشاد؟
ميگم پـَــــــ نَ پـَــــ مرکز نخبگان ايران
******************************************************************************
حدود ۳ صبح بود رفتم سر يخچال تنگه آب رو برداشتم آب بخورم،
دوستم بلند شده ميگه مي‌خواي آب بخوري ؟
گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ ،تو خواب يادم افتاد به گلا آب ندادم مي‌خوام بهشون آب بدم
******************************************************************************
ميگه امتحانِ چي داري؟؟؟
ميگم وصايا,,,
ميپرسه وصاياي امام؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــ... وصاياي اليزابت تيلور
******************************************************************************
سوار تاکسيم ميگم آقا نگه داريد
ميگه پياده ميشي؟
پـَـَــــ نــه پـَـَــــــ ميخوام باد لاستيکا رو چک کنم...!!
******************************************************************************
با گل رفتم بيمارستان
نگهبان ميگه گل براي مريضتون آوردين
گفتم پ نه پ اومدم خواستگاري تو با اين سيبيلات...
******************************************************************************
کامپيوترم يه ويروس گرفته بود رفتم کلي پول آنتي ويروس اورجينال دادم
بعد سه ساعت اسکن ويروسه رو پيدا کرده پيغام داده: آيا مطمئن هستيد که مي خواهيد اين ويروس را حذف کنيد؟
پـَـَـ  نــه پـَـَــــ مي خوام ازش نگهداري کنم بزرگ بشه بشه عصاي دستم
******************************************************************************
رفتم صندلي بخرم واسه کامپيوتر
يارو گفت : راحت باشه؟
پَــــ نَ پَــــ خار داشته باشه..
******************************************************************************
دارم تو حياطمون موتورمو تعمير ميکنم به مامانم ميگم دستمال بيخودي داري؟
ميگه ميخواي موتورتو تميز کني؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ميخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردي برقصم
******************************************************************************
طوطي گرفتم
فاميلمون اومده ميگه اااااااااااااااااااااااا طوطيه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ يا کريمه يه کم با فتوشاپ تغييرش دادم
******************************************************************************
داشتم تلويزيون ميديدم
بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعدش به من ميگه داشتي ميديدي؟؟؟!!!
پَـــ نَ پَـــ داشتم گرمش ميکردم تا شما بياي ببيني!!!!!
******************************************************************************
رفتم واسه استخدام,
يارو ميگه اومدي واسه استخدام؟
پ ن پ اومدم ببينم کي استخدام مي شه ازش شيريني بگيرم!
******************************************************************************
ميگم بابا... تصميم رو گرفتم... مي خوام زن بگيرم...
ميگه ميشناسيش؟ ميگم آره..
ميگه مجرده؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ منتظرم شوهرش رضايت نامشو امضا کنه بريم خواستگاري
******************************************************************************
با دوستم رفتيم تو يه مغازه ي شلوغ که عسل طبيعي ميفروشه؛
نوبت ما که ميشه طرف ميگه:شمام عسل ميخواين!؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوريم اومديم استخدام شيم!
******************************************************************************
دستمو بلند کردم از استاد سوال کنم .
ميگه شما سوال داري؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خواستم خطوط کف دستمو بهت نشون بدم فالمو بگيري ...
******************************************************************************
رفتم پيژامه از کمد برداشتم پوشيدم
بابام ميگه از تو کمد برداشتي؟
پَـــــ نَ پـَــــــ گذاشته بودم تو يخچال تابستونيه پيژامه تگري بپوشم خنک شم
******************************************************************************
ميگم آقا شهيد همّت کجاس؟
ميگه بزرگراه شهيد همّت؟
ميگم پَــــ نَ پَـــــ مي‌خواستم خودشو پيدا کنم يه خانواده‌اي رو از نگراني در بيارم!!!
******************************************************************************
به استاد ميگم لطفا كمكم كنيد دارم مشروط ميشم
ميگه نمره ميخواي
گفتم پَـــــ نَ پَــــــ... نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاكي كه بايد بريزم تو سرم ميخوام!
*****************************************************************************

Monday, August 8, 2011

از خسارت هیتلر به انگلستان بیش تر بود

خبر کوتاه بود : " با کمال تاسف اطلاع یافتیم که آقای دکتر محمد مصدق سحرگاه امروز پنج شنبه در ساعت 5/4 بامداد 14/12/1345 در سن 87 سالگی در اتاق شماره 62 بیمارستان نجمیه تهران زندگی را بدرود گفت. "
خبری بسیار کوتاه برای مردی بزرگ!!!
سالنامه سازمان اطلاعات انگلیس در سال 1995 درباره اش منتشر کرد: خسارتی که وی به انگلستان وارد کرد از خسارتی که هیتلر در جنگ دوم جهانی به انگلستان وارد کرد بیش تر بود، معترف هستیم که  انگلستان در برابر مصدق شکستی بی سابقه را متحمل شد.
اولین نفر که با لایحه کاپیتولاسیون در ایران مخالفت کرد.
اولین ایرانی فارق التحصیل در دکتری حقوق.
امتیاز حق شیلات و کشتیرانی در دریای خزر را از شوروی باز پس گرفت.
شخصا در دادگاه لاهه برای احیای حقوق ملت خویش فریاد کشید.
جمال عبدالناصر (رهبر بزرگ و فقید ناسیونالیست عربی-اسلامی مصر) به گفته خویش او را الگوی خود قرار داد و کانال سوئز را برای مصر ملی کرد.
سفیر شوروی در ایران رسما اعلام کرد که دولتش در برابر وی به زانو افتاد.
اولین نفر که با استفاده از علوم روز در دانشگاه به بررسی علمی حقوق اسلامی شیعه پرداخت.
اولین نفر که حقوق شرعی زنان را به طور علمی در دانشگاه مطرح ساخت.
ابرمرد تاریخ ایران، با جان بر کف بودن خویش در راه وطن اجازه نداد که تا سال 1992 امتیاز نفت ایران در انحصار بیگانه باشد.
مجاهدت های کسی که خود را وقف سرزمین و مردم و دین خویش کرد، یگانه طراح بزرگ ملی شدن صنعت نفت ایران، جاوید یاد دکتر محمد مصدق به همین جا ختم نشد،وی خود را وقف ملیت ایرانی و دیانت اسلامی ساخت و لحظه به لحظه افتخار آفرید.
 
بخشی از بیانات بزرگوار:
" من ایرانی و مسلمانم و بر علیه هرچه ایرانیت و اسلامیت را تهدید کند تا زنده هستم مبارزه می کنم ".
" تنها گناه من و گناه بسیار بزرگ من این استکه صنعت نفت ایران را ملی کردم و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیم ترین امپراطوری جهان را از این مملکت برچیدم ".
" حیات من و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سر فرازی میلیون ها ایرانی و نسل های متوالی این ملت کوچکترین ارزشی ندارد و از آنچه برایم پیش آمد هیچ تاسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سر حد امکان انجام داده ام .عمر من و شما و هر کس چند صباحی دیر نخواهد پائید.
*برای درمان سرطان بینی با وجود اصرار فرزندش  که پزشک بود و دوستدارانش راضی به سفر به خارج برای درمان نشد وگفت پزشکان ما قادرند همه کاری را برای درمانم انجام دهند.
 
به اختیار خود ملک خودش را بین کشاورزانش تقسیم کرد!
اما
*هنوز هم برای رفتن بر سر مزارش که نیمه ویرانست، مردم مشکل دارند!
   و هنوز یک خیابان و کوچه بنامش نیست...

Thursday, August 4, 2011

جديــــــــــــــــــد پَ نه پَ

رفتیم کوه ... دارم چوب جمع میکنم ...
میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟
 پَ نه پَ،پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت ...
دوستم میگه امروز چندمه ؟
میگم یکم
میگه یکم مرداد ؟
پَ نه پَ، امروز یکم فروردینه ... عیدت مبارک عمو جون یه بوس بده....

بسته سیگارمو گرفته که از توش سیگار برداره ... میگه اِ اِ اِ همین یه نخه ؟
پَ نه پَ این یه دونه چشم گذاشته، بقیه رفتن قایم شدن !

به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو ... میگه روشنش کنم ؟
پَ نه پَ، تو بزن دو ... من هُل میدم روشن شه ....

دارم به خواهر زادم دیکته میگم ... رسیده آخر خط میگه دایی برم سر خط ؟!
پَ نه پَ بقیشو رو فرش بنویس !
 

با دوستم رفتیم بام تهران ... یه یارو تو بانجی جامپینگ داشت بالا پایین میرفت ...
دوستم میگه اگه این کش پاره بشه می خوره زمین داغون می شه؟
پَ نه پَ، می خوره زمین هوا میره نمی دونی تا کجا میره ...
 

رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟
می گه می خوای غذا درست کنی؟
پَ نه پَ ، می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره!!
 

      رفتم دندونپزشکی به دکتره میگم آقای دکتر این دندون عقلم کج دراومده ... اومدم حسابشو برسی!
دکتره میگه یعنی میگی بکشمش؟!
پَ نه پَ ، گفتم دکتری ، یکم نصیحتش کنی بلکه به راه راست هدایت شه!!!!
 

آخرین نفر تو صف نون وایسادم ... زنه اومده میگه نفر اخری؟
پَ نه پَ نفر اولم چون اوسکلم اینجا وایسادم!!!!

رفتم در خونه رفيقم ...
از پشت آيفون ميگه ... تنهايی؟
پَ نه پَ ، خونه محاصره ست ... بهتره خودتو تسليم كنی ...